کنجکاوي!

ساخت وبلاگ

عجيب بود که رئيس سابق رو ديدم، اونقدر که دماغش رو هم بوسيدم،‌ گويا پست جديدي بهش پيشنهادشده بود و رفت. من هم رفتم مشهد. يه سوله ي بود که سبزه، ماهي و .. ساير وسايل سفره هفت سين عيد رو مي فروختند. اونجا بچه‌هاي يه خاله بودند. تعجب کردم. ديدم که از تو يه حوض يا استخر کوچکي داشتن يه جور شيريني ژله يي بر مي داشتند که بيدار شدم

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 169 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1400 ساعت: 16:20

ديشب همينطوري که کنترل رو مثل تسبيح مي چرخوندم ديدم شبکه مستند برنامه‌ِي با موضوع شناسنامه و تاريخ سجل در ايران رو داره پخش مي کنه با اينکه خيلي خسته بودم از ديدنش لذت بردم. پ.ن:به مسئله سن مصدق پرداخته بود و اينکه براي اثبات حدود سنش ناگزير به گرفتن عکس از سنگ مزار پدرش در کربلا مي گيرهاينکه ت کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 110 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1400 ساعت: 16:20

صبح همکاري را ديدم که لنگان لنگان به سمت اداره مي آمد. بخاطر آمد دو دهه قبل پر از طراوت بود و انرژي! گفتم دريغ. ديدي عمر چه ميکنه. چقدر پيرشده. بعد به خودم نهيب زدم که مگر تو همان انرژي سابق را داري؟! پرهيز داري که بپذيري پيرشدي؟!!

کنجکاوي!...
ما را در سایت کنجکاوي! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : konjkavia بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1400 ساعت: 16:20